مدیریت زمان چیست؟
مدیریت زمان چیست؟
یکی از مهم ترین سوالاتی که فکر میکنم می تواند بزرگترین مسائیل شما درباره مدیریت زمان را جواب بدهد این است که بدانید مدیریت زمان چیست؟
اما چرا شما هم باید پاسخ این سوال را بدانید؟
من امیرعلی بهلگردی هستم. برای اینکه پاسخ این سوال را بدهم باید بگویم که پاسخ این سوال را با تجربه هایی از جلسات کوچینگ می دهم(اگر درباره کوچینگ اطلاعاتی ندارید در وبسایت شخصی من درباره کوچینگ مطالعه کنید bahlgerdi.com ).
کسانی که کوچ هستند یا جلسه کوچینگ را تجربه کرده اند می دانند که مهم ترین دستاورد یک جلسه کوچینگ آگاهی است. وقتی مراجع ما در جلسه کوچینگ به آگاهی می رسد و چیز جدیدی درباره خودش کشف می کند یا یاد می گیرد در واقع دست پر از جلسه کوچینگ خارج می شود. کوچ ها بر این باورند که وقتی آگاهی به دست می آورید می توانید تصمیم درست تری بگیرید و و راهکار های مناسبی برای مسائل خود پیدا کنید.
تا اینجا درباره کوچینگ داشته باشید تا تجربه ای از اساتید روانشناسی برای شما بیان کنم. از برخی دوستان و اساتید روانشناس اگر بپرسید مسئله مراجعین شما بعد چه مدتی حل می شود؟ برخی میگویند گاهی در جلسات روانشناسی کافیست که مراجع به شراط کنونی خود آگاه شود و چرایی درد خود را پیدا کند و خودش در صدد بهبود و پیدا کردن راهکار مناسب برای مشکلاتش اقدام خواهد کرد و در هنگام رفتار کردن و تصمیم گیری، بهتر عمل می کند (البته این بحث کمی طولانی تر و گشترده تر از این حرف هاست اگر روانشناس هستید و این متن را می خوانید امیدوارم که به جزئیات این مسئله خرده نگیرید).
درکل صحبت من با شما این است که فهمیدن و درک کردن و آگاه شدن می تواند به ما کمک کند که حداقل 50% راه را طی کنیم. از همین رو به شما پیشنهاد می کنم که این نوشته را از دست ندهید زیرا معتقدیم اگر شما معنا و مفهوم مدیریت زمان را درک کنید و به آن آگاه شوید تصمیمات شما نتیجه بهتری به خود خواهند گرفت و به رشد بیشتر شما در حوزه مدیریت زمان کمک خواهند کرد.
سپاس از همراهی شما
امیرعلی بهلگردی
حالا که به اهمیت سوال مدیریت زمان چیست ؟ و پاسخ آن آگاه شدید برویم سراغ اصل ماجرا ! واقعا مدیریت زمان چیست ؟!!
پیش از این که به مفهوم مدیریت زمان بپردازم باید اول از همه تاریخچه آن را بررسی کنیم و ببینیم چه شد که مدیریت زمان وارد عرصه دنیا شد؟
تاریخچه مدیریت زمان
مدیریت زمان باستان
از بدو تاریخ تا زمان حال انسان ها بیشتر دنبال این بودند که غذا پیدا کنند و زندگی خود را سپری کنند. در گذشته انسان اهمیت عمر و زمان زیاد بالا نبود و انسانها بیشتر به جای این که به مدیریت زمان و استفاده درست از عمرشان توجه بکنند بیشتر دنبال این بودند که بقای خودشان را حفظ کنند.
مثلاً انسانهای اولیه تمام طول روز خود را صرف پیدا کردن غذا یا فرار کردن از چنگال شکارچیان میکردند. غار نشینان تمام طول روز خود را صرف انبار کردن و پیدا کردن غذا می گردند. کمی که انسانها پیشرفته تر شدند و به زندگی روستایی رو آوردند بیشتر زمان روز خود را صرف ساختن پناهگاه و بعد از آن برای کشاورزی و به دست آوردن غذا تلاش کردند.
اگر بخواهم یک مبدا خوب برای مدیریت زمان پیدا کنیم باید از جایی شروع کنیم که انسان ها ترجیح دادند که در زمان کمتری با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. و آنجا جایی نبود جز زمانی که انسانها تصمیم به اختراع خط میخی گرفتند.
البته موضوع مدیریت زمان در گذشته بیشتر به نوع توجه آن به بهرهوری بیشتر رایج بود. مثلاً همین خط میخی حدود چهار هزار سال قبل از میلاد در منطقه بین النهرین ابداع شد تا افراد بتوانند راحت تر ثبت وقایع داشته باشند. تا قبل از اختراع خط انسان ها سعی میکردند تا روی دیوارهای غارها نقاشی بکشند و وقایع را به کمک نقاشی کشیدن ثبت کنند. اما اختراع خط باعث شد تا بتوانند اطلاعات بیشتری را در محتوای کمتری جای بدهند.
حدود ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد یعنی حدود پانصد سال بعد از اختراع خط میخی مصریان از اُبِلیسک های بلند برای پیدا کردن زمان های روز استفاده می کردند. این اُبلیسک ها را در جایی نصب می کردند که سایه آنها زیر نور آفتاب مشخص کننده زمان روز باشد و روز را به کمک آنها به دو نیم تقسیم می کردند. این یک نمونه از درک بشر از اهمیت زمان در ابتدای تاریخ متمدن شدن انسان است.
بعد از آن کم کم ساعت های خورشیدی ابداع شدند. اهمیت زمان همواره برای انسان ها مهم بود. مثلاً در ادیان مختلف آیین و رسوم ای بودند که باید سر زمان های خاصی انجام می شدند. مثلاً در دین اسلام برای خواندن نماز ظهر مسلمانان باید صبر کنند تا خورشید دقیقا در وسط آسمان قرار بگیرد. این حساسیت خود نوعی توجه بشر به زمان و اهمیت زمان برای او است.
جالب است بدانید که در تمدن های باستان روشی برای پرداخت حقوق بر اساس زمان کار انجام شده هم بود. در سال ۱۷۵۴ قبل از میلاد ، حمورابی قوانینی را تصویب کرد که به افراد و کارگرها بر اساس هر روز کار کردن حقوق پیشنهاد می داد. و روشهای پرداخت حقوق امروز ای که بر اساس زمان کار کردن تعیین و تبیین می شوند به حدود ۱۸۰۰ سال قبل از میلاد اختصاص داده شدند؛ یعنی حدود ۳۸۰۰ سال پیش.
ظهور ساعت
در طول تاریخ ساعت های مختلفی ساخته شده. از جمله ساعت خورشیدی ، ساعت شنی ، ساعت آبی ، ساعت شمعی و انواع ساعت های باستانی دیگر که شما حتماً اسم آنها را شنیده اید. اما ساعت های امروزی تاریخچه دیگری دارند.
در اواخر قرن شانزدهم اولین ساعت مچی آهنی که نسبتاً جمهور بود توسط یک آلمانی ساخته شد و چون این ساعتها زیادی بزرگ بودند بین انسان ها زیاد محبوبیت پیدا نکردند. بعدها در اواخر قرن هجدهم با استفاده از فنر و چرخ دنده های بسیار کوچک ، امکان ساختن ساعت های مچی ظریف به وجود آمد. اولین ساعت های مچی به شکل امروزی در کشور سوئیس در حدود سال ۱۷۹۰ به بعد ساخته شدند که در نهایت انگلیسی کارایی این ساعت ها و محبوبیت شان بیشتر شد.
مدیریت زمان به صورت علمی
اما از قرن ۱۸-19 اوضاع متفاوت شد. از قرن ۱۹ میلادی دنیا به سمت صنعتی شدن پیشرفته و کارخانه ها و کارگاه ها رشد پیدا کردند. در این برهه تاریخ هم کارخانه ها زیاد شدند ، هم کارفرمایان زیاد شدند ، هم کارگران زیاد شدند ، هم کارمندان زیاد شدند ، هم اهمیت مدرسه بیشتر شد ، هم دانشمندان زیادی در این برهه تاریخی پا به عرصه علم گذاشتند و در نتیجه همه این ها انسان ها متوجه شدند که چیزی مهمتر از بقا و فقط زنده ماندن در این دنیا مهم است و آن هم زمان است.
از قرن ۱۹ مدیران و کارفرمایان بیشتر تلاش کردند تا از کارگران و کارمندان خود بازدهی بیشتری بگیرند تا بتوانند سود کارگاه و کارخانه خود را بیشتر کنند. در نتیجه می توان محل تولد مدیریت زمان را در حدود قرن ۱۹ در کارخانهها و کارگاههای صنعتی دانست. جایی که انسان ها متوجه شدند که دیگر فقط زنده ماندن کافی نیست و باید کارهایی که انجام می دهند هم برای خودشان و دیگران موثر باشد.
در این زمان مدارس تلاش کردند تا نیروهایی را برای کار کردن در کارخانه ها و کارگاه ها آموزش بدهند تا این نیروها آمادگی کافی برای وارد شدن به دنیای صنعتی را داشته باشند و بتوانند بیشترین کارآمدی را برای جایی که در آن کار می کنند به دست آورده و نتایج بزرگی را به ارمغان بیاورند.
اما سوال مهم این است که مدیریت زمان دقیقاً از کجا و توسط چه کسی معرفی شد؟
همانطور که گفتممدیریت زمان در قرن ۱۹ اهمیت خیلی زیادی پیدا کرد و انسان ها متوجه شدند که فراتر از زنده ماندن و بقا چیزی است بهعنوان اثرگذاری بیشتر و بازدهی بیشتر. انسان ها متوجه شدند که همه ۲۴ ساعت در روز وقت دارند ولی اینکه چطور از این ۲۴ ساعت در روز استفاده می کنند نکته بسیار مهم تر از این است که چند سال عمر میکند.
در همین دوران فردی به نام فردریک وینسلو تیلور تئوری خودش درباره مدیریت را ارائه داد. گرچه تئوری تیلور درباره مدیریت بود اما شروع اهمیت و شروع گسترش مفهومی به نام مدیریت زمان هم برمی گردد به همین تئوری تیلور. گرچه قبل از تیلور هم در برخی از کتابها مثلاً در قرن ۱۴ و قرن ۱۵ میلادی اهمیت مدیریت زمان و زمان گوشزد شده است. همچنین در قرآن و در کتاب اشعار شاعران بزرگ ایرانی هم اهمیت عمر و زمان مطرح شده است. اما مدیریت زمان به عنوان یک علم و بخشی از دانش مدیریت از قرن نوزدهم میلادی رواج پیدا کرد دقیقا زمانی که دنیا شروع به صنعتی شدن و بعداً به مدرن شدن ادامه پیدا کرد.
بیایید برگردیم به فردریک وینسلو تیلور. همانطور که گفتیم تیلور اولین تئوری ها درباره مدیریت را ارائه داد. فردریک تیلور اولین کتاب خود را در سال ۱۹۱۱ نوشت. نام کتاب او از اصول مدیریت علمی بود. کتاب تیلور در کنار تلاشهای فرانک و لیلیان گیلبرت سکوی پرتابی برای مدیریت زمان امروزی شد.
در نتیجه اگر بخواهم بگوییم که مدیریت زمان کجا متولد شد میتوانیم بگوییم که در سال ۱۹۱۱ میلادی در کتاب اصول علمی مدیریت اثر فردریک وینسلو تیلور.
کتاب تیلور آغازکننده بود برای کمک به صنعت و کسب و کار تا بتوانند بهرهوری خود را افزایش دهند ، کارایی خود را بیشتر کنند و در نتیجه تولیدات بیشتری داشته باشند. اما دیری نپایید که اهمیت مدیریت زمان از کارخانه و کارگاه به خانه ها هم رخنه کرد و کم کم تمام افراد متوجه شدند که به مهارتی به نام مدیریت زمان در زندگی شخصی خودشان نیز نیاز دارند و اینجا بود که اهمیت مدیریت زمان جنبه عمومی پیدا کرد و امروز من اینجا هستم تا به تک تک آدمها مدیریت زمان را آموزش بدهیم.
همانطور که گفتیم سبک تیلور شروعی بود برای تغییر نحوه عملکرد سازمان ها. قبل از تیلور سازمانها محل جمع شدن افراد برای کار کردن بود و همه در کنار هم کار می کردند و ایده هایی را با هم به اشتراک می گذاشتند و در کنار آن با یکدیگر کار می کردند. اما بعد از نظریه های تیلور کارفرمایان و صنعت انسان ها را مجبور به کار بیشتر و کارآمدی بیشتر کردند و تا حد زیادی ارتباطات انسانی ضعیف شد.
در محل کار افراد کمتر با یکدیگر در تعامل بودند و ایده های جدید و صحبت های جدید خیلی کمتر بین آدم ها و بدل میشد. ترجیح افراد و کارفرمایان این بود که بتوانند کار بیشتری بکنند تا تولید بیشتری داشته باشند تا در نهایت سود و پول بیشتری حاصل بشود، اما این خواسته تیلور نبود.
خواسته تیلور این بود که کار را برای کارمندان راحتتر کند و آنها را قادر به افزایش بهرهوری بکند اما این اتفاق نیفتاده بود و بهره وری بیشتر و کار بیشتر و کار سخت در جای ارتباطات انسانی را گرفته بود.
حضور و غیاب وارد می شود
در قرن هجدهم اهمیت زمان در کارخانه ها و کسب و کارها بسیار بیشتر شد و کارفرمایان تمایل بیشتری داشتند تا ساعت دقیق کار کارگران خود را حساب کند و بر اساس کاری که کارگران در آن زمان انجام می دهند و آنها حقوق بدهند. اما این کار با مشکلات زیادی روبرو بود.
از جایی که در آن زمان هنوز سیستم دقیقی برای ثبت زمان ورود و خروج و حضور و غیاب اختراع نشده بود سیستم ثبت کارها و ثبت حضور کارگران توسط کاغذ و قلم انجام میشد و از جایی که دقت انجام این کارها به اندازه دقت انسان ها بود ، خطاهای زیادی در این کار دیده میشد.
بنجامین فرانکلین یک جمله معروف درباره زمان دارد. زمان همان پول است. فرانکلین یکی از هواداران سیستم کارگر و کارفرمایی بود. البته از جمله هم که به او نسبت داده شده می توان این موضوع را متوجه شد و اهمیت زمان را برای او دید. با توجه به نگرش فرانکلین کارفرمایان به دنبال این بودند که مطمئن شوند که آنها فقط هزینه کار خود را پرداخت می کنند. از طرف دیگر کارمندان می خواستند مطمئن شوند که در واقع برای آن زمانی که برای آن کار گذاشتند حقوقی دریافت می کنند در نتیجه نیاز به روش های کم خطا و کارآمد ثبت و ضبط زمان کار بود.
در اواخر قرن ۱۸ میلادی ویلیارد باندی دست به اختراع ساعت ثبت و ضبط مکانیکی ورود و خروج برای کسب و کار ها کرد به کمک سایر مخترعین دست به گسترش انواع مختلفی از ماشینهای ثبت کردند. در طول قرن بعد کل شرکتها مجهز به دستگاههای ثبت زمان باندی شدند.
عصر مدرن مدیریت زمانی
افزایش دسترسی به فناوری رایانهای یا همان فناوری دیجیتال کم کم روش های دست و پاگیر قلم و کاغذ و دستگاه های مکانیکی کنار گذاشته شدن و روش های دیجیتالی جایگزین شدند.
امروزه فرایند ثبت زمان به راحتی و با یک کلیک یا فشار دادن یک دکمه انجام می شود. انسان ها سوال های سال تلاش کردند تا با دقت و راحتی امروز بتوانند زمان را در دستان خود داشته باشند و از آن به بهترین نحو استفاده کنند.
می توانیم به جرات بگویم که امروزه هر چیزی که اختراع می شود یک فایده آن باید این باشد که کار انسان ها را راحت تر بکند و انسانها زمان کمتری برای انجام کار قبلی با استفاده از وسیله جدید مصرف بکنند.
خوب به اطراف خودتان نگاه کنید همین الان شما این مقاله را به کمک یک کامپیوتر یا یک موبایل مطالعه می کنید. آیا همین موبایل در استفاده بهتر از زمان به شما کمک نکرده است ؟ آیا به شما کمک نکرده است که راحت تر با دیگران ارتباط بگیرید ؟
با توجه به این مسائل هرجا که به دنیا و نوع پیشرفته آن بنگرید متوجه خواهید شد که همه اینها برای این است که ما کارهایمان را راحتتر انجام بدهیم و زمان کمتری برای انجام کارهایمان صرف کنیم.
پیشنهاد می کنم اگر دوست دارید بیشتر درباره مدیریت زمان بدانید مقاله چرا مدیریت زمان مهم است ؟ را مطالعه کنید.
جمع بندی
به شما تبریک می گویم که تا اینجای مقاله همراه ما بودید زیرا کمتر افرادی هستند که این قدر به اهمیت مدیریت زمان توجه بکنند و برای خود و زمانشان این قدر ارزش قائل باشند.
در این قسمت مقاله سعی کردیم تا روند گسترش مدیریت زمان از چهار هزار سال قبل از میلاد تا امروز را بررسی کنیم. درست است که تا الان مفهوم دقیقی از خود مدیریت زمان ارائه نکردهایم اما برای اینکه بتوانیم مفهوم دقیق از مدیریت زمان ارائه بکنیم حتماً باید تاریخچه آن را بدانیم و بدانیم که از کجا و چه شد که مدیریت زمان برای انسانها مهم شد.
اکنون که تاریخچه مدیریت زمان را با هم مطالعه کردیم بهترین فرصت است تا مفاهیم مختلف مدیریت زمان را با یکدیگر بررسی کنیم و در نهایت به یک جمع بندی خوب برسیم.
آیا این ها به ما کمک می کنند که پاسخ سوال مدیریت زمان چیست را بیابیم؟
اما مدیریت زمان چیست؟
گوگل درباره مدیریت زمان چیست چه می گوید؟
اگر عبارت مدیریت زمان چیست را در گوگل سرچ کنید حتماً به تعاریف و مفاهیم مختلفی از مدیریت زمان بر خواهید خورد. اما کدام یکی از این تعاریف درست هستند ؟ کدام یک از این تعاریف تعاریف علمی تری هستند ؟ اگر بخواهم تعریف علمی را کنار بگذاریم ، کدام تعریف بهترین مفهوم از مدیریت زمان را می رساند؟
در ابتدای کار قبل از اینکه تعریف خودم را از مدیریت زمان بگویم باید بررسی کنیم که دیدگاه های مختلف درباره مدیریت زمان چیست؟
ابتدا از مشهور ترین منبع نیمه علمی کمک می گیریم: ویکی پدیا
نتیجه جست و جوی مدیریت زمان چیست در ویکی پدیا:
مدیریت زمان (به انگلیسی: Time management) عمل یا فرایند طراحی بهکارگیری کنترل آگاهانه بر روی زمانی است که صرف فعالیتهای مشخص میشود، به خصوص به منظور افزایش اثر بخشی، کارایی یا باروری میشود.
برای متن کامل کلیک کنید
با توجه به این تعریف شما به من بگویید، آیا پاسخ سوال مدیریت زمان چیست را گرفتید؟
مدیریت زمان چیست در سایت متمم
در نتیجه جستجوی بعدی عبارت مدیریت زمان چیست یکی از معتبرترین سایت هایی که با آن مواجه شدیم سایت متمم بود. اگر اهل سایت باشید و دنبال توسعه فردی باشید حتماً یکی از سایتهایی که با آن روبرو خواهید شد متمم است و اغلب بر این باوریم که متمم محتوایی منتشر می کند که بر اساس شواهد باشد.
ما متمم را هم بررسی کردیم اما متمم هم تعریف درستی ( از نظر من ) از مدیریت زمان ارائه نداده بود و مدیریت زمان را به افزایش کارآمدی و بازدهی ارتباط داده بود و در نهایت افزایش کارآمدی و بازدهی را تعریف کرده بود.
برای مطالعه مقاله متمم درباره بازدهی اینجا کلیک کنید
اینجا باید این نکته را اضافه کنیم که منظور من این نیست که دیگران تعریف درستی از مدیریت زمان ارائه ندادند یا اینکه تعریفی که من ارائه می دهم بهتر و علمی تر از سایر تعاریف است. اصلاً!
صحبت من یک نگرش است. نگاه من یک طرز فکر است و من معتقدیم که باید هر چیزی را به غیر از علمی بودن از لحاظ تجربی هم بررسی کنم و سپس تعریف و نگرش و دیدگاه خودم را نسبت به آن به شما عرضه دارم تا رسالت خودم را انجام داده باشم.
با توجه به موضوعی که الان خدمت شما گفتم، با مفاهیمی که در ویکی پدیا و سایر سایت های دیگر که نسبت به بقیه سایتها معتبر تر هستند از مدیریت زمان چیست ارائه شده است موافق نیستم و باید تعریف بهتری ارائه کنم.
پاسخ سایرین در جواب مدیریت زمان چیست ؟
من در بین سایر بزرگان، مدرسین و کوچ های شناخته شده ایران هم دنبال جواب سوال مدیریت زمان چیست؟ گشتم و با تعاریف و نگرش های زیر روبرو شدم. اکنون میخواهیم یک به یک این نگرش ها را بررسی کنم و مفاهیم هرکدام را در بیارم و ببینم که آیا میتوانند مفهومی از مدیریت زمان باشند یا خیر؟
نگرش اول: مدیریت زمان یعنی مدیریت فرصت ها
افرادی که این نگرش را دارند معتقدند که مدیریت زمان یعنی ما از فرصت های زندگی مان درست استفاده کنیم به طوری که لحظه لحظه به اتفاقاتی که در زندگیمان می افتد توجه کنیم و سعی کنیم اتفاقات را طوری رقم بزنیم که به نفع الان و آینده ما باشند.
این نگرش نسبت به مدیریت زمان را می توان نسبت داد به مهارت تصمیم گیری. ما با گرفتن تصمیمات درست و اقدام کردن برای آنها میتوانیم از فرصت ها به نفع خودمان استفاده کنیم.
نکته مهم این است که وقتی حرف از تصمیمگیری میشود در واقع ما با انتخابهای زیادی روبرو هستیم و وقتی می گوییم که مدیریت زمان یعنی مدیریت تصمیم گیری و فرصت ها به این معنی است که از انتخاب هایی که در طول زندگی برای ما اتفاق می افتند درست استفاده کنیم.
به نظر شما این تعریف و دیدگاه میتواند پاسخ مناسبی به سوال مدیریت زمان چیست بدهد ؟
نگرش دوم: مدیریت زمان، هنر اولویت بندی
برخی معتقدند مدیریت زمان یعنی اینکه ما اولویتهای خودمان را بشناسیم و مهمترین کارها را مشخص کنیم و آنها را انجام بدهیم. در واقع این افراد معتقدند وقتی مدیریت زمان اتفاق می افتند که ما به اولویت های زندگیمان رجوع کنیم و با توجه بیشتر به آنها توانسته ایم زمانمان را مدیریت کنیم.
افرادی که این نگرش را دارند معتقدند که با انجام کارهایی که در اولویت ما نیستند فقط زمان مان را هدر داده ایم و با انجام کارهایی که در اولویت ما هستند زمان را مدیریت کرده ایم.
به نظر شما این تعریف پاسخ مناسبی به سوال مدیریت زمان چیست است؟
نگرش سوم: مدیریت استرس
انسانها در دنیای پر هیاهوی امروزی به دنبال آرامش هستند برخی افراد معتقدند که مدیریت زمان باعث می شود تا ما بتوانیم استرس روزانه خودمان را کاهش دهیم و از حجم اضافه فشار روانی روی ذهنمان بکاهیم.
بگذارید بیشتر برای شما توضیح بدهم تا بیشتر متوجه شوید. وقتی ما از آینده خبر نداریم یا برنامه ای برای آینده نداریم و نسبت به آن آگاه هستیم دچار استرس می شویم. مدیریت زمان و برنامه ریزی به ما کمک می کند تا با نوشتن یک برنامه و استراتژی برای آینده و پیش بینی مسیرها از این حجم رهایی یابیم.
به نظر شما آیا مدیریت استرس میتواند پاسخ خوبی برای مدیریت زمان چیست باشد؟ آیا حق مطلب در این تعریف ادا شده است؟
نگرش چهارم: مدیریت انرژی و ایجاد کننده تعادل
یکی از مهم ترین وبروزترین نگرش هایی که نسبت به مفهوم مدیرت زمان ارائه شده مدیریت انرژی است. مدیریت انرژی یعنی طوری انرژی خودمان را بین کار ها تقسیم کنیم که برای هر کار به اندازه ای که نیاز است انرژی بگذاریم. با این کار می توانیم انرژی خودمان را بر اساس اهمیت کار ها و زمان لازم برای آن ها تنظیم کنیم.
همچنین اهمیت متعادل بودن مصرف و دریافت انرژی جسمی و روحی در این نگرش بسیار اهمیت دارد چون پایه و اساس آن مدیریت انرژی است.
به نظر شما این تعریف و دیدگاه میتواند پاسخ مناسبی به سوال مدیریت زمان چیست بدهد؟ آیا می شود در زندگی تعدل ایجاد کرد؟
نگرش پنجم: مدیریت زمان برنامه ریزی کردن است.
در جواب این نوع دیدگاه فقط یک سوال می توانیم بپرسیم. اگر مدیریت زمان برنامهریزی کردن است، برنامه ریزی کردن چیست؟
نگرش ششم: مدیریت زمان وجود ندارد.
پس احتمالا پیتر دراکر و فردریک وینسلو تیلور ول معطل بودند و این عزیزان درست می گویند. جلالخالق
بگذارید یک داستان برایتان تعریف کنم!
روزی روزگاری مردی بود که در یک شهر کوچک زندگی می کرد. این مرد یک فیل داشت که از طریق این فیل کسب درآمد می کرد ه فیلم را به مردم نشان میداد و به سایرین اجازه میداد تا سوار او بشوند و در ازای آن از مردم پول می گرفت.
از آنجایی که شهری که مرد در آن زندگی می کرد بسیار کوچک بود مردم دیگر علاقه ای به فیل نشان می دادند و جذابیت فیل برای مردم کم شده بود. در نتیجه مرد تصمیم گرفت تا به شهر دیگری مهاجرت کند.
مرد راهی سفر شد. بعد از یک روز و نیم سفر کردن به شهر جدید رسید. مرد بسیار خسته بود و هوا تاریک شده بود به همین دلیل ترجیح داد که شبانه فیل را وارد یک طویله کند تا فردا کارش را شروع کند و فیل را به مردم شهر نمایش بدهد.
مرد فیل را داخل طویله برد ،او را بست و به سمت محل خاموش حرکت کرد؛ غافل از اینکه خبر وارد شدن فیل به گوش مردم شهر رسیده بود. مردمان شهر هم که تا به حال فیل ندیده بودند با شوق و ذوق در محل نگهداری فیل جمع شده بودند.
به قدری سر صدا زیاد شده بود که مرد از خواب پرید و متوجه شد که مردم شهر جدید برای دیدن فیل یکجا جمع شده اند و می خواهند که همین الان فیل را ببینند. مرد که خارج از محل خواب اش رفت و با فریاد به مردم گفت که الان شب است و شما نمیتوانید فیل را ببینید، دوم آن که فیل موجود بزرگی است در این وقت شب در کنار آن قرار گرفتن ممکن است برای شما خطرناک باشد.
اما مردم آن شهر گوش شنوایی نداشتند و اصرار می کردند که ما می خواهیم فیل را همین الان ببینیم. مرد پذیرفت و گفت مشکلی ندارد به شرطی که قول بدهید یکی یکی وارد طویله بشوید و فیل را ببینید. مردم پذیرفتند
مردم یکی یکی وارد طویله شدند و وقتی که بیرون می آمدند اتفاق جالبی افتاد. برویم گفت و گوی مردم بعد از بیرون آمدن از طویله را بخوانیم.
فیلم شبیه بادبزن است.
فیل شبیه ستون است.
فیل شبیه ناودان است.
فیل شبیه شمشیر است.
فیل شبیه طناب است.
فیل شبیه بشکه است.
موضوع از این قرار بود که هر کس که وارد طویله شده بود به یک قسمت از بدن فیل دست زده بود و فیل را با آن چیزی که خودش در زندگی تجربه کرده بود مقایسه می کرد. مثلاً کسی که گفته بود فیل شبیه بادبزنهای است به گوش های فیل دست زده بود، یا کسی که گفته بود فیل شبیه ناودان است به خرطوم فیل دست زده بود.
همان طور که از این داستان متوجه شدید قضاوت در تاریکی و ندیدن همه جنبه های یک ماجرا می تواند ما را از مفهوم و واقعیت کلیه یک چیز دور کند. اتفاقی که برای مدیریت زمان هم افتاده از نظر ما دقیقا مثل داستانی است که برای این فیلم اتفاق افتاده است.
نتیجه فیل مدیریت زمان
من معتقدم که برخی افراد فقط و فقط اتفاقی که در زندگی شان تجربه کردهاند را به مدیریت زمان وصل کردند در صورتی که نتوانستند مدیریت زمان را کاملاً درک بکند. تمام نگرش هایی که در بالا اعلام کردیم هر کدام یکی از کمک کننده ها یا برخی از ابزارهای مدیریت زمان هستند اما از نظر ما هیچ کدام مفهوم دقیقی از مدیریت زمان را ارائه نمی کند.
برای پاسخ سوال مدیریت زمان چیست باید کمی عمیق تر شد.
پاسخ من به سوال مدیریت زمان چیست ؟
بسیارخب! از هرچه بگذریم سخن امیرعلی بهلگردی خوش تر است. شاید تا این چا برای شما جذاب شده باشد که بدانید مفهوم مدیریت زمان چیست؟ پس دقیقا چه معنی دارد؟ شما را معتل نمی کنیم و…
مدیریت زمان چیست ؟
از نظر ما مدیریت زمان یعنی:
به کار انداختن خلاقیت ذهن جهت پیدا کردن راهکاری موثر با توجه به شرایط کنونی در راستای استفاده بهتر و موثر تر از زمان، انرژی و امکاناتی که در حال حاضر در اختیار داریم تا زندگی شادتر و راحت تری داشته باشیم.
شاید همین الان پیش خودتون بگید: یا ابوالفضل! این چه تعریفی بود؟ اما این تعریف ماست و به آن معتقدیم. بیایید این مفهوم را کلمه به کلمه باز کنیم.
خلاقیت
از نظر ما خلاقیت بخش مهمی از مدیریت زمان است چرا مهم است؟
اگر برگردید به تاریخچه مدیریت زمان نگاه کنید متوجه خواهید شد تمام افرادی که در طول تاریخ به مدیریت زمان کمک شایانی کردند از خلاقیت خود استفاده کردند تا روش ها و ابزارها و امکانات بهتری را برای استفاده بهتر از مدیریت زمان ابداع کند با توجه به این مسئله می توانید این نتیجه را بگیریم که خلاقیت بخش اجتناب ناپذیری از مدیریت زمان است و با ارائه روشهای خلاقانه و کارهای جدید میتوانیم در استفاده از زمان مان بیشتر بکشیم و از زمان خیلی خیلی بهتر استفاده کنیم.
راهکار موثر
ما میتوانیم راهکارهای بسیار زیادی را برای حل مسائل مختلف پیدا کنیم. اما آن چیزی که از پیدا کردن راهکار مهمتر است پیدا کردن راهکار موثر است. راهکار موثر راهکاری است که اول از همه از شناخت دقیق مسئله تولید شده باشد با توجه به شرایطی که الان ما در آن قرار داریم و شرایطی که قرار است بسازیم طراحی شده باشد تا ما را از شرایط کنونی خارج و به شرایط مطلوب تر برساند.
در نتیجه اگر راهکاری که ما پیدا می کنیم ما را به شرایط مطلوب و دلخواه نزدیک کند عملاً راهکار موثری را پیدا نکردیم. گاهی به اشتباه به دلیل نفهمیدن صورت مسئله یا گاهی برای فرار از اصل مسئله افراد راهکارهایی را پیشنهاد میدهند یا به آنها عمل میکنند که اثرگذاری ندارند و چه بسا کارکرد معکوس روی عملکرد افراد بگذارد.
شرایط کنونی
چالش هایی که در مدیریت زمان با آن روبرو هستیم این است که افراد توجه زیادی به داشته ها و زمان حال خودشان ندارند و گاهی در ای کاش های ذهن شان زندگی می کنند. در مدیریت زمان بسیار مهم است که با شرایط کنونی خودمان را در نظر بگیریم، پولی که داریم ، خانواده ای که داریم ، جامعهای که در آن زندگی میکنیم و بسیاری از چیزهایی که میتوانند روی ما اثر گذار باشند.
اگر یک بار بنشینیم و داشته های خودمان را بنویسیم و دقیقاً ببینیم که داریم در چه شرایطی زندگی می کنیم در آن زمان است که متوجه برخی از تحلیلها و تخمینهای اشتباه خودمان خواهیم شد و در نهایت می توانیم انتخاب موثر تری از بین راهکارهای مان داشته باشیم.
زندگی شاد تر و راحت تر
و اما مهم ترین قسمت تعریف ما که برمیگردد به داشتن زندگی شادتر و راحت تر. ما دچار اشتباه میشویم و فکر میکنیم که اگر داریم زیاد کار انجام میدهیم یا اگر داریم پول زیادی در می آوریم یا اگر داریم تفریح زیادی می کنیم همه اینها برای این است که در نهایت بتوانیم زندگی شادتر و راحت تری داشته باشیم. اما اغلب در اشتباهیم.
ی فکر میکنند هر چه بیشتر کار بکنند پول بیشتری در می آورند و چاقتر خواهند بود در صورتیکه تمام افرادی که پول زیادی در می آورند معتقدند که پول زیاد ما را شاد تر نمی کند.
برخی فکر می کنند اگر بیشتر تفریح کنند یا بیشتر به گشت و گذار بپردازند زندگی شادتری خواهند داشت. در صورتی که این افتاد نمی دانند که گاهی تفریح و گشت و گذار بیش از حد به معنی فرار کردن از بخش مهمی از زندگی یعنی تلاش کردن برای رسیدن به آرزوهاست.
در نتیجه مفهوم شاد تر و راحت تر زندگی کردن را هم گاهی با خیلی از چیزهای دیگر اشتباه میگیریم و در نهایت این مدیریت زمان است که به کمک ما می آید تا بتوانیم به تعادلی که مطلوب ماست یا بهتر بگوییم به نامتعادلی که در آن راحت تر هستیم دست پیدا کنیم.
نتیجه نهایی سوال مدیریت زمان چیست ؟
اگر بخواهم برای شما از تمام آن چیزی که صحبت کردیم یک چکیده خارج کنیم می توانیم آن را در یک کلمه خلاصه کنیم.
رویکرد
بله! مدیریت زمان یک رویکرد است.
امیدوارم که تا اینجا به جواب سوال مدیریت زمان چیست تا حد زیادی رسیده باشید. از شما انتظار نداریم که در همین اول کار کاملاً درک کنید که رویکرد بودن مدیریت زمان یعنی چه وقتی که ما در جواب سوال مدیریت زمان چیست میگویم مدیریت زمان یک رویکرد است چه مفهومی دارد. اما اگر با آموزشهای ما همراه باشید ، در دوره های ما شرکت کنید ، و مقاله های ما را دنبال کنید به شما قول می دهیم چه نوع نگاه تان کم کم شبیه نوع نگاه ما به مدیریت زمان خواهد شد.
در نتیجه همین جا از شما خواهش میکنیم تابا زمان گذاشتن برای یادگیری مدیریت زمان از زمان خودتان درست استفاده کنید.
راستی برای ما بنویسید که جواب شما بعد از خواندن این مقاله به سوال مدیریت زمان چیست؟ چیست؟
2 Comments
Join the discussion and tell us your opinion.